علل و روش برخورد با اضطراب کودکان (بخش اول)
درست همانطور که عوامل مختلفی در شکلگیری مسائل عاطفی یک بزرگسال نقش دارد، کودکان نیز به دلایل مختلفی دچار اضطراب میشوند. در این مطلب میتوانید با دلایل اضطراب کودک و راهکارهای برخورد با اضطراب بچهها آشنا شوید. با ما همراه باشید.
اگر در مورد یک موجود خیالی در کمد یا زیر تختش وحشتزده است، سعی کنید بفهمید که دقیقاً چه چیزی او را اینقدر ترسانده است.
مقدمه
وقتی کودک نوپای شاد و ماجراجوی شما به کودکی مضطرب و نامطمئن از همه چیز تبدیل میشود، غافلگیری و ترسیدن خود شما هم اتفاقی طبیعی است و نداشتن شناخت از دنیای کودکان به این ترس شما دامن خواهد زد. در چنین شرایطی ممکن است مدام از خودتان بپرسید، چه کسی کودکم را اذیت کرده است؟ او از چه میترسد؟ آیا طبیعی است که یک کودک نوپا بتواند اینقدر مضطرب باشد؟ در این مطلب میتوانید با دلایل اضطراب کودک و راهکارهای برخورد با اضطراب بچهها آشنا شوید.
علل ایجاد اضطراب در کودک
بسیاری از شما والدین دیر یا زود با این اتفاق روبهرو خواهید شد که اگر فقط یک دقیقه از اتاق بیرون بروید، ممکن است کودک نوپای تان زارزار گریه کند، خود را از کنار غریبهها عقب بکشد یا با شنیدن صداهای بلند به شدت وحشتزده شود. اگرچه شاید این واکنشها برای شما ناراحتکننده باشد، اما همهٔ آنها نشانهای از این است که رشد فرزندتان نرمال و طبیعی است، چون مقداری اضطراب و احساس ترس، بخشی طبیعی از رشد شناختی و عاطفی یک کودک نوپاست. اما دیگر دلایل اضطراب یک کودک نوپا چه میتواند باشد:
ترس از دنیای بزرگ ما:
آنجا، آن بیرون دنیای بزرگ و ترسناکی است و هر قدمی که کودک نوپایتان به سمت استقلالش برمیدارد، میتواند با همان نسبت با ترس همراه باشد. فرزندتان در حینی که دنیای اطراف خود را میکاود، متوجه میشود که خیلی از مسائل میتوانند اشتباه یا دور از انتظار و خواستهٔ او پیش بروند. مثلاً گربه چنگ میزند، همبازیاش اسباببازیها را از او میگیرد و والدینشان بعضی اوقات تا ساعتها ناپدید میشوند!
شناخت و رشد فرایند فکری:
وقتی فرایندهای فکری کودک پیچیدهتر میشود، او این توانایی را هم پیدا میکند که تعداد زیادی داستان ترسناک برای خودش سر هم کند که شامل اشیای روزمره، مثلاً جاروبرقی بد یا موجودات و تهدیدهای خیالی مثل هیولای زیر تخت هستند. علاوه بر این، وقتی کودک تان با محیط اطراف خود سازگاری و مطابقت بیشتری پیدا میکند، نسبت به استرسهایی که چند ماه پیش اصلاً از آن آگاه نبوده است نیز واکنش نشان میدهد.
اضطراب جدایی:
درست همانطور که عوامل مختلفی در شکلگیری مسائل عاطفی یک بزرگسال نقش دارد، کودکان نیز به دلایل مختلفی دچار اضطراب میشوند. کودک نوپای شما ممکن است اضطراب حضور غریبه داشته باشد و اکنون که میتواند تفاوت چهرههای آشنا و غریبه را تشخیص دهد، از دیدن افراد مختلف و غریبه برانگیخته میشود. اضطراب جدایی که به طور معمول در حدود ۱۰ ماهگی آشکارتر میشود، در کودکان نوپا نیزهم نرمال و شایع است.
اتفاقات واقعی:
کودک نوپای شما ممکن است دچار ترس از چیز خاصی مانند حشرات یا حتی آب شود. اگر کودک سابقاً بیباک شما ناگهان از سگ همسایه وحشتزده میشود، ممکن است این ترس از یک اتفاق واقعی ناشی شده باشد، یعنی کودک ممکن است وقتی حواستان نبوده است، خیلی اتفاقی توسط همان سگ یا سگ دیگری به زمین انداخته شده باشد و این تصویر ممکن است هفتهها در «مغزِ هر روز پیچیدهتر او» باقی بماند.
ترکیب خیال و واقعیت:
کودکان نوپا همچنین مشکل زیادی در تمایز و تشخیص دادن خیال از واقعیت دارند. بنابراین، ممکن است برخی ترسها از تخیل خودش بیرون آمده باشند یا با شنیدن داستانی مثل شنگول و منگول و حبهٔ انگور و گرگ بدجنس ایجاد شده باشند.
به خاطر داشته باشید که کودکان نوپا چیزهای زیادی را برای اولین بار تجربه میکنند و جهان، برایشان جایی به قدر کافی بزرگ و پیچیده است. بنابراین، طبیعی است که کمی یا حتی خیلی دلهره داشته بانشد و تقریباً حتمی است که وقتی بزرگتر شوند اضطراب شان رفع میشود، با دنیای اطراف خود راحتی بیشتری پیدا میکنند و کمکم کنترل بیشتری روی احساسات شان پیدا خواهند کرد.
به خاطر داشته باشید که کودکان نوپا چیزهای زیادی را برای اولین بار تجربه میکنند و جهان، برایشان جایی به قدر کافی بزرگ و پیچیده است. بنابراین، طبیعی است که کمی یا حتی خیلی دلهره داشته بانشد و تقریباً حتمی است که وقتی بزرگتر شوند اضطراب شان رفع میشود، با دنیای اطراف خود راحتی بیشتری پیدا میکنند و کمکم کنترل بیشتری روی احساسات شان پیدا خواهند کرد.
راهکارهای برخورد با اضطراب کودک
اگر چیزی فرزندتان را میترساند یا مضطرب میکند، همان کاری را انجام دهید که غریزهتان به شما میگوید، یعنی کودک را بغل کنید و به او قوت قلب بدهید. نزدیکش بمانید تا به او در احساس امنیتش کمک کنید، اما به همین هم اکتفا نکنید و در مورد کمک به کودک تان در مقابله با ترسهایش خلاق باشید. این نکات ممکن است بتواند به شما کمک کند:
به ترسیدنش حق بدهید:
برخی از اضطرابهای کودک نوپای شما، مثل ترس از دست دادن تان کاملاً طبیعی است و انکار آنها کاری غیرواقعبینانه است. به عنوان مثال، قبل از اینکه به حمام بروید، میتوانید به او بگویید: «من میدونم که وقتی نمیتونی منو ببینی میترسی، ولی من همیشه اول مطمئن میشم که تو جات امن و راحته و بعد میرم حموم!»
در موردش صحبت کنید:
کودکان نوپا تخیلی فعال و واژگانی محدود دارند. بنابراین، جای تعجب نیست که در بیان آنچه احساس میکنند مشکل دارند. به کودک تان کمک کنید احساسات خود را با صحبت کردن در مورد آنها بیرون بریزد.
خیلی ساده حرف بزنید:
ساده و مستقیم صحبت کنید. یک گفتوگوی طولانی و پیچیده ممکن است ترسهای کودک را برایش گیج کنندهتر کند. به جای استدلال و صحبت طولانی، فقط میتوانید بپرسید: «الان حساس نگرانی یا ترس داری؟»
ببینید ترسش چه شکلی است:
اگر در مورد یک موجود خیالی در کمد یا زیر تختش وحشتزده است، سعی کنید بفهمید که دقیقاً چه چیزی او را اینقدر ترسانده است. آیا این هیولا پاهای بزرگی دارد، دندانهای زیادی دارد، یا صدای وحشتناکی از خودش درمیآورد؟ وقتی او کلماتی را برای توصیف شکل ترسهای خودش پیدا کرد، با قوت قلبی که در کنار صحبت کردن با شما در این مورد میبیند، همگی کمکش میکنند تا بر آنها غلبه کند.
دربارهٔ احساسات دیگرش نیز صحبت کنید:
به او بگویید: «انگار از رفتن به باغوحش خیلی هیجانزده شدی! باغوحش یکی از جاهای مورد علاقهٔ توئه؟» و اطمینان حاصل کنید که وقتی کودک تان شاد و با اعتماد به نفس رفتار میکند نیز به همان میزان به او توجه میکنید، تا ناخواسته او را به رفتار ترسان و ترسیدن ترغیب نکنید، یعنی فکر نکند برای جلب توجه شما باید مدام بترسد یا خودش را ترسیده نشان دهد.
او را آماده کنید:
اگر کودک نوپایتان هنگام روبهرو شدن با افراد جدید یا ورود به جاهای جدید ترسو میشود، به او کمک کنید تا پیشاپیش و قبل از رفتن ترسهایش را برطرف کند. برای مثال، وقتی میخواهید به یک جشن تولد یا قرار یک بازی در پارک یا خانهٔ یکی از اقوام بروید، افرادی را که کودک تان میشناسد و افراد جدیدی را که ممکن است ملاقات کند برایش نام ببرید.
آهسته پیش بروید:
انتقال و تغییر برای هر کسی دشوار است، اما برای کودکان نوپا دشوارتر است. به جای اینکه کودک نوپای خود را به محیط غریبهای هل بدهید یا اجازه دهید غریبهها خیلی به او نزدیک شوند، رویکرد آهسته و تدریجیتری را امتحان کنید. به عنوان مثال، اگر وقتی او را برای یک بازی جایی مینشانید، وحشت یا گریه میکند، بهتر است اول بگذارید در دامن امن شما بنشیند و از آنجا بازی را شروع کند. وقتی کمی احساس آسودگی پیدا کرد، میتوانید چند دقیقه کنار او بازی کنید و بعد کمی کنارتر بروید؛ یادتان باشد در تمام مدت شاد و راحت با او صحبت کنید. در نهایت، خواهید دید که میتوانید چند متر دورتر از او روی یک صندلی بنشینید.
جدایی را تمرین کنید:
با کمی نقش بازی کردن، به کودک نوپای خود بیاموزید که چگونه با غیبت شما کنار بیاید. وقتی او استراحتش را کرده است و روحیهٔ بازیگوشی دارد، تایمری را روی یک دقیقه تنظیم کنید و از اتاق خارج شوید. از کودک بخواهید که در این مدت به ساعت نگاه کند و به محض زنگ زدن دوباره در اتاق ظاهر شوید. اگر تماشای رفتن شما برایش خیلی سخت است، خودتان در اتاق بمانید و او را بیرون بفرستید. سپس هرچه اعتماد به نفس او افزایش مییابد، زمانی را که از هم جدا میشوید، کمکم طولانیتر کنید. این تمرین به کودک نوپای شما کمک میکند تا توالی را درک کند. بنابراین، دفعهٔ بعد که از او جدا میشوید، ترتیب وقایع را درک خواهد کرد، یعنی شما میروید، زمان میگذرد و شما دوباره برمیگردید. دانستن اینکه باید انتظار چه چیزی را داشته باشد، تحمل این جدایی را برایش راحتتر میکند.
ادامه دارد...
منبع: سایت مادرشو
ادامه دارد...
منبع: سایت مادرشو
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}